مدح و مناجات با امام رضا علیهالسلام
باید به عـشق گـنـبـد تو یـاکـریم شد روی مـنـارههـای الـهـی مـقـیـم شـد حیف است پا به صحن و سرای شما نهم بـاید سـوار بـال مـلک یا نـسـیم شد هر کس دخیل پنجـره فولاد میشود تا روز حـشر خـانهاش آباد میشود صحن و سرای خانهات آباد یا رضا صید تـوأیم گر تویی صیاد یا رضا روزی سـفرههای شب ما زیـاد شد وقتی که راهمان به تو افتاد یا رضا مهر تو را به آب و گل ما گذاشتـند نام تو را شـفـاعت عـالـم نگـاشـتـند بـال و پـر فـرشـته گـلـیـم سرای تو آقـا شـود کــنـار تـو آقـا، گـدای تـو آنقـدر وسعت حرمت کبریایی است جا شد بهشت گوشه صحن و سرای تو حالا بهـشت، هم نـفـس زائرت شده در کوچههای دور حرم عابرت شده بایـد بـرای درک تو پـر در بیـاورم غیر از رئـوف، واژه بهـتر بیاورم بـایـد بـرای مـنـقـبـت بـیکـرانـهات یک صفحهای به وسعت محشر بیاورم محشر به شانههای تو مثل کبوتر است وصف تو از خیال و شعورم فراتر است بی نورت آفتاب به دردی نمیخورد بیعطر تو گلاب به دردی نمیخورد بوسه، مرا ز پای تو سیراب میکند با این حساب، آب، به دردی نمیخورد یـک ذرّه از تـلـؤلـؤ تـو آفـتـاب شد خورشید بی وجود تو خانهخراب شد صحن عتیق هرچه مسلمان درست کرد از برکت تو بوذر و سلمان درست کرد شبهـای جـمعه از نفـس زائـران تو دور ضریح، چند سلیمان درست کرد بیهوده نیست عاشق تو بی قـرار تو اینگونه بود مور شدن در جوار تو خوب است در حریم شما استخارهها هـیچاند در بـرابـر نـورت سـتارهها سوگند میخورم به جلال تو یا رضا عرش خداست بر سر دوش منارهها پیش تو استخـاره گرفـتـیم و بد نشد گـلـدسـته حـریـم تو آقـا رصد نـشـد هرجا کریم هست، کرمخانه میشود بالم فـقط به گرد تو پروانه میشود کـنج حـرم نـشـسـتهام و داد میزنم هر یوسفی که یوسف زهرا نمیشود آقا کرامت تو در اینجا زبان زد است کرببلای دیگر من شهر مشهد است دست تو خاک را به نظر کیمیا کند ظرف مـس وجـود مرا هم طلا کند حس میکـنم کـنار تو نام حسین را نام حـسین در حـرم تو چـهها کـنـد پـابـوسی تو پـاره گـریـبـانـمان کـند راهی به سوی شهر حسین جانمان کند آن سائلی که دامن لطف تو را گرفت یادم نرفته نیـمه شبی که شفا گرفت جان جـواد را که قـسم داد پیـش تو یک اربعین، از حرمت کربلا گرفت دارالشفاست کوی تو یا ثامن الحجج وجه خداست روی تو یا ثامن الحجج |